Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-04-29@21:07:25 GMT

تصمیمی که سرنوشت چهار مزدور سودانی را عوض کرد

تاریخ انتشار: ۲۶ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۲۰۱۴۲

تصمیمی که سرنوشت چهار مزدور سودانی را عوض کرد

در وضع خیلی بدی گیر کرده بودیم. هم از مقابل می‌خوردیم و هم از کنارها. تقریباً هیچ جان پناهی غیر از سنگرهای منفجر شده دشمن نداشتیم. مانده بودیم که چه کنیم؟ یک‌باره مسعود فرهمند؛ فرمانده دسته در گروهان باهنر بلند شد و گفت: «الآن خفه‌اش می‌کنم!» موشک‌انداز آرپی‌جی را برداشت و با یک خیز به وسط کانال پرید.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

تمام‌قد ایستاد. یا حسین بلندی گفت و شلیک کرد. کل این اتفاق شاید دو، سه ثانیه بیشتر طول نکشید.

به گزارش ایسنا، از اتفاقات جالب‌توجهی که هم در عملیات «والفجر مقدماتی» و هم در نبرد «والفجر۱» مشاهده شد حضور سربازان و افسران سودانی در صفوف نیروهای دشمن بود. این امر از آنجا ناشی می‌شد که صدام با شعارهای فریبنده خود، جنگ رژیم بعث عراق با ایران را به یک جنگ قومیتی تبدیل کرده بود. او با تطمیع سران برخی از کشورهای فقیر عربی آنان را تشویق می‌کرد تا با اعزام سرباز به جنگ عراق با ایران کمبود نیرویی او را جبران کنند. محمد شریفی؛ ازجمله رزمندگان قدیمی گردان عمار یاسر و نیروی آزاد گردان حمزه سیدالشهدا (ع) در لشکر ۲۷ در نبرد والفجر۱ که شاهد حضور این سربازان مزدور در عملیات والفجر۱ بود می‌گوید:

«... نیروهای مقابل ما، اکثراً مزدوران سودانی بودند. با قدهایی نزدیک به دو متر و موهای فرفری رنگ پوستشان مشکی. به قول بچه‌ها: «نمایندگی واکس شفق بود.» ازبس‌که سیاه و براق بودند. کماندوهایی آموزش‌دیده برای چنین روزی. اما، هیچ‌کدام از این‌ها تاب مقاومت در برابر شیر بچه‌های بسیجی ما را نداشتند. همان بچه‌هایی که تاآخرین‌نفس مقاومت می‌کردند، کشته و مجروح می‌شدند و نفربه‌نفر به زمین می‌افتادند اما تسلیم نمی‌شدند. شجاعت نیروهای ما، واقعاً ستودنی بود. نیمی از کانال را پشت سر گذاشته بودیم که در آنجا یک انحنایی ایجاد شده بود. شبیه یک پیچ به سمت راست و بعد دوباره به سمت چپ. با زاویه خیلی کم. همین‌که از پیچ عبور کردیم، با سنگری مواجه شدیم مجهز به چهار لول شیلیکا، لوله این چهارلول دقیقاً داخل کانال تنظیم شده بود و آنجا را قشنگ می‌زد.

من و اسماعیل لشکری [فرمانده گردان حمزه] سر ستون بودیم. آن‌قدر دقیق می‌زد که حتی یک وجب هم نمی‌توانستیم پیش برویم. چندین نفر خواستند با شلیک گلوله آرپی‌جی آن ضدهوایی لعنتی را ساقط کنند که قبل از شلیک، مورد اصابت گلوله‌های این ضدهوایی قرار گرفتند و تقریباً بدنشان به دو نیم شد. دشمن، کانال‌های دیگری، عمود به این کانال ایجاد کرده بود که همه این‌ها به هم و به کانال اصلی، مرتبط بودند. کماندوهای سودانی وارد این کانال‌های مقطعی می‌شدند و از بغل هم به سوی ما شلیک می‌کردند.

در وضع خیلی بدی گیر کرده بودیم. هم از مقابل می‌خوردیم و هم از کنارها. تقریباً هیچ جان پناهی غیر از سنگرهای منفجر شده دشمن نداشتیم. مانده بودیم که چه کنیم؟ یک‌باره مسعود فرهمند؛ فرمانده دسته در گروهان باهنر بلند شد و گفت: «الآن خفه‌اش می‌کنم!» موشک‌انداز آرپی‌جی را برداشت و با یک خیز به وسط کانال پرید. تمام‌قد ایستاد. یا حسین بلندی گفت و شلیک کرد. کل این اتفاق شاید دو، سه ثانیه بیشتر طول نکشید.

هم‌زمان که موشک آرپی‌جی به کنار سنگر دشمن خورد و منفجر شد، یک گلوله ضدهوایی هم به گلوی مسعود خورد و سرش را از بدنش کاملاً جدا کرد. با انفجار موشک آرپی‌جی نزدیک سنگر شیلیکا، چند لحظه شلیک متوقف شد. مشخص بود که نفرات دشمن را موج این انفجار گرفته و گیج شده‌اند. همین چند لحظه وقفه کافی بود تا اسماعیل لشکری؛ فرمانده گردان ما فریاد بزند: «شریفی؛ بدو!» باهم به سمت آن سنگر شیلیکا دویدیم و چهار نفر کماندوی سودانی را که اپراتور آن توپ ضدهوایی بودند، به اسارت گرفتیم.

زمانی که چهار کماندوی سودانی اسیر شدند، تعدادی از نیروهای گردان بـر ایـن عقیده بودند که باید آن‌ها را بکشیم. آن‌ها تأکید داشتند، چون امکان نگهداری یا انتقال به عقب این اسرا، فعلاً مقدور نیست، پس باید آن‌ها را بکشیم. عده‌ای دیگر اعتقاد داشتند؛ نباید اسرا کشته شوند. دستوری هم مبنی بر این کار از سوی فرماندهان اعلام نشده است. پس نباید آن‌ها را بکشیم. بعد از به اسارت گرفتن این چهار کماندو و خاموش شدن آتش آن شیلیکای مرگبار، نیروها راحت به بالای تپه رسیدند و کانال‌های مقطعی اطراف کانال اصلی را هم پاک‌سازی کردند. با این اتفاق؛ از حجم آتش دشمن هم کاسته شد، اما اختلاف‌نظر بر سر کشتن یا نکشتن این اسرا بالا گرفت.

همان موقع، چشمم به چند نفر از مجروحین افتاد. بلافاصله امدادگران را صدا زدم. برادر شیاسی؛ یکی از امدادگرهای گردان ما بود، که از قضا با من رفاقتی هم داشت. رزمنده‌ای جوان، پرانرژی و بسیار عابد. گویا برای اولین بار بود که به جبهه اعزام می‌شد. از آن دست انسان‌هایی که آدم بدون هیچ اتفاق و بهانه‌ای دوستشان داشت. او را صدا زدم: «برادر شیاسی؛ مجروح داریم!»

یکی دیگر از امدادگران گردان برای رسیدگی به وضعیت مجروحین جلو دوید و گفت: «برادر شیاسی؛ شهید شد! گفتم ای وای کی؟ کجا؟ گفت: همین‌جا و پیکر شهیدی که روی زمین افتاده بود و چفیه سیاه‌رنگی روی صورتش انداخته بودند را نشانم داد. رفتم جلو. چفیه را از روی صورت او کنار زدم. تیر درست به گلویش اصابت کرده و آن را شکافته بود. دستم را زیر سرش بردم، خم شدم تا از پیشانی‌اش بوسه‌ای بگیرم. در همین حال؛ کمی هم سر او را بالا آوردم. همان لحظه یک صدای خِرخِری از گلوی او بیرون، آمد قُلپ قُلپ خون از پارگی گلوی او بیرون ریخت و یک نفس عمیق کشید فریاد زدم: شیاسی زنده است! شیاسی زنده است! خیلی خوشحال شدم.

دیدم هنوز بحث بر سر کشتن و نکشتن آن چهار اسیر داغ است. گفتم: بهتر است آن‌ها را نکشیم. بگذارید چهار سر برانکارد را بگیرند و شیاسی را به عقب ببرند. چند نفر مجروحینی هم که می‌توانند راه بروند، برای اسکورت این‌ها همراه شوند. خوشبختانه همه این پیشنهاد را پذیرفتند و شیاسی را روی برانکارد به دست این چهار اسیر سودانی دادیم و سه نفر از مجروحینی هم که توان راه رفتن و حمل اسلحه داشتند، برای محافظت همراه آن‌ها به عقب رفتند.»

منبع:

بابایی، گلعلی، زمین‌های مسلح، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی: مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، نشر بیست‌وهفت بعثت، تهران ۱۴۰۱، صص ۶۱۸، ۶۱۹، ۶۲۰.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

کلیدواژه: سودان جنگ تحمیلی دفاع مقدس صدام عراق شهيد جنگ تحمیلی عراق دفاع مقدس عطار نيشابوري آرپی جی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۲۰۱۴۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خداداد: سرنوشت دست استقلال است

به گزارش ورزش سه، لیگ برتر ایران به حساس‌ترین روزهای خود رسیده و در فاصله 6هفته مانده به پایان این مسابقات، 2تیم استقلال و پرسپولیس رقابتی نزدیک برای رسیدن به‌عنوان قهرمانی دارند. خداداد عزیزی، بازیکن و مربی سابق تیم ملی تأکید می‌کند که هر دو تیم شانس برابری برای قهرمانی دارند و تیمی قهرمان خواهد شد که در این هفته‌های حساس گاف ندهد. عزیزی در گفت‌وگو با همشهری به سؤالات پاسخ می‌دهد.
   
رقابت میلی‌متری پرسپولیس و استقلال برای قهرمانی لیگ را چطور می‌بینید؟

تنها جذابیت لیگ ایران همین رقابت نزدیک 2تیم پرسپولیس و استقلال است. من غیر از این چیز خاصی در لیگ نمی‌بینم.

 یعنی کیفیت فنی لیگ ایران خوب نیست؟

آقای گل فعلی لیگ برتر چند گل زده است؟ اگر اشتباه نکنم 14گل. بازی‌های لیگ پر‌گل نیست و اگر هم تیمی برنده می‌شود با حداقل اختلاف است. خیلی از تیم‌ها زور بردن و حمله‌کردن را ندارند و پرسپولیس، استقلال و سپاهان تنها قطب‌های فوتبال هستند. تراکتور هم هر از ‌گاهی عرض‌اندام می‌کند ولی لیگ ما کیفیت فنی بالایی ندارد. تیم‌ها هم اکثرا دولتی هستند و در هزینه‌کردن مشکل دارند و فقط 3، 4تیم خصوصی در لیگ داریم. تیم‌های خصوصی هم به‌نوعی دولتی هستند یا همان «خصولتی». الان می‌گویند استقلال و پرسپولیس به بخش خصوصی واگذار شده‌اند ولی این بخش‌ها هم دولتی هستند. آیا پتروشیمی خلیج‌فارس یا بانک‌ها دولتی نیستند؟ ما سال‌ها‌ست که با این کارها AFC را فریب می‌دهیم ولی امیدوارم بالاخره فوتبال ایران شرایط مطلوبی پیدا کند.

 شانس قهرمانی استقلال بیشتر است یا پرسپولیس؟

هر دو تیم شرایط خوبی دارند و نتیجه هم می‌گیرند. پیش‌بینی خیلی سخت است و باید دید کدام تیم در بازی‌های آینده کمترین اشتباه را خواهد داشت. در این 6بازی هر تیمی لغزش داشته باشد، کارش سخت خواهد شد.

شانس هر دو تیم را برابر می‌دانید؟

استقلال یک امتیاز بیشتر دارد و به‌نوعی دست بالا را دارد. همین یک امتیاز شانس آنها را کمی بیشتر می‌کند چون سرنوشت قهرمانی دست استقلال است ولی پرسپولیس هم تیم خوبی است و منتظر این است که استقلال امتیاز از دست بدهد.

برخی از سبک بازی استقلال انتقاد می‌کنند، نظر شما چیست؟

هیچ جای دنیا نمی‌بینید که این صحبت‌ها مطرح شود ولی بعضی‌ها به تلویزیون می‌‌آیند و از اصطلاحات خارجی استفاده می‌کنند که واقعا خنده‌دار است. وقتی تیمی نتیجه بگیرد حرفی باقی نمی‌ماند، استقلال هم نتیجه گرفته و این از هر چیزی مهم‌تر است.

از نظر شما شیوه بازی پرسپولیس بهتر است یا استقلال؟

پرسپولیس بهتر بازی می‌کند. آنها بعد از انتخاب اوسمار به‌عنوان سرمربی جدید، فوتبالی تهاجمی ‌به نمایش می‌گذارند.

چرا سپاهان از کورس قهرمانی جا ماند؟

نمی‌دانم چه باید بگویم. آنها امسال و پارسال تیم خوبی داشتند ولی نمی‌دانم چرا قهرمان نشدند.

دیگر خبرها

  • تصویر سخنگوی گردان‌های القسام در یکی از دانشگاه‌های آمریکا
  • کشته شدن ۴ نظامی صهیونیست در جنوب غزه
  • بیانیه جدید گردان‌های قسام درباره دلیل عدم آزادی اسیر آمریکایی
  • امحای ۷۲۴ کیلوگرم مواد مخدر و روان‌گردان در کرمانشاه
  • (ویدئو) سرنوشت تلخ گورخر؛ فرار ناموفق و تکه تکه شدن توسط کروکودیل!
  • پیام جدید القسام درباره کشته شدن ده‌ها اسیر اسرائیلی
  • اعضای شورای شهر در هر تصمیمی نفع مردم را لحاظ کنند
  • ببینید | گردان‌های قسام: فشار نظامی به کشته شدن ده‌ها اسیر صهیونیست منجر شده است
  • نیروهای فلسطینی، عناصر اشغالگر را در «طولکرم» هدف قرار دادند
  • خداداد: سرنوشت دست استقلال است